
عید پاک و باورهای آیین مسیحیت
چنین باوری ریشه در این مسئله داشت که در این روزها جادوگران به طرف محلی به نام«Blåkulla »، (تپهی آبی رنگ)، در پروازند تا جشن بزرگ خود را بر پا دارند و تا صبح روز عید «پاک» به خانه برنمیگردند. در این زمان، تأثیر جادو و جنبل بر انسان از هر وقت دیگربیشتر است. به همین مناسبت در آن شب، آتش فراوان روشن میکردند و ترقه میزدند تا به این وسیله آنها را بترسانند.
مردم هرگز نباید جارو و یا هر چه را که دستهی بلند داشته باشد بیرون از خانه بگذارند. زیرا که جادوگران آن را برمیدارند و بر آن پرواز میکنند.
میبینیم که در این بخش از مراسم عید«پاک» نیز چه باور ها و مراسم مشترکی با مراسم شب «یلدا»ی ما ایرانیان وجود دارد. ما نیز در این طولانیترین شب سال که تاریک و سرد است و جایگاه فعالیت نیروهای اهریمنی و بدی، آتش می افروزیم تا این نیروها نتوانند به دلیل تاریکی و طولانی بودن آن شب، فرصت و شانس پیروزی در نبرد با روشنایی را بیابند. علاوه بر آن، افروختن آتش در آغاز فصل بهار و طلیعهی نور و گرما در مراسم چهارشنبه سوری از جملهی آنهاست.
در مورد روز عید «پاک» در انجیل چنین آمده:
« سرانجام روشنایی و نور بر تاریکی پیروز گردید و قدرت سحر ساحران و جادوی جادوگران گارگر نیفتاد. با آمدن روشنایی و نور، دیگر آنها توانایی آسیب رسانی پیشین را ندارند. همهی انسانها برای ظهور عیسی مسیح شادمانی میکنند.»
جمعهی طولانی، در هفتهی عید «پاک» به روزی گفته میشود که عیسی مسیح به صلیب کشیده شده است. در چنین روزی، مردم برای همدردی با پیامبر خود روزه میگرفتند و یا بسیار کم میخوردند.
جادوگران
امروزه افراد زیادی نیستند که ترس و وحشتی را که مردم در دوران کهن، در سرزمین های اروپای شمالی از جادوگران داشتند به خاطر داشته باشند. به ویژه زمانی که فرزندانشان در این دوره، به تقلید از جادوگران آن زمان، خود را به صورت عجوزه یا جادوگر عید پاک «Påskkäring» در میآورند و با دسته جارو، کتری و یا قهوهجوشی در دست و صورتهای نقاشی شده، خوشحال و شادمان در راهروها و کوچهها میدوند و از خانههای مردم تقاضای میوه، شیرینی و شکلات میکنند.
در همینجا لازم است تشابه فراوان این سنت را، با سنت «قاشقزنی» در مراسم «چهارشنبهسوری» یادآور شویم که در هر دو کشور، فرد، یا روی خود را میپوشاند و یا مانند کشورهای اروپایی و مناطق دیگر دنیا، صورت خود را نقاشی میکند و روسری نیز میبندد تا شناسایی نشود.
باید این نکته را ذکر کرد که باور به جادوگران عید «پاک» به زمانی برمیگردد که مردم عمیقاً به وجود آنها اعتقاد داشتند و از آسیبی که ممکن بود به آنها برسد، دچار هراس بودند. بر اساس باور آنان، جادوگران به راحتی میتوانستند به انسانها و حیوانها صدمه بزنند. شاید طبیعت این سرزمینها، با زمستان های سرد و طولانی و وجود جنگل های فراوان، حضور چنین موجوداتی را نیز در دوران گذشته، بیشتر تقویت میکرده است.
با چنین پیشزمینهای باید گفت که مردم همیشه در فکر مبارزه با این موجودات بودهاند. به ویژه در دوران عید «پاک» که شیطان، تمام جادوگران خود را در محلی به نام «Blåkulla »، جمع میکرد و تا صبح روز عید «پاک» با آنان به جشن و پایکوبی میپرداخت. این محل در جایی بسیار دور، شاید در دورترین تپه ای که در میان مه دیده می شده، قرار داشته است.
ترس از جادو و جادوگران در خلال سالهای 1668 تا 1676 در برخی از مناطق سوئد، به صورت یک بیماری همهگیر گسترش یافته بود تا آنجا که اگر فردی، کوچک ترین سوء گمان به کسی داشت باید گزارش میداد. در همین رابطه، صد البته شایعهها و خیالپردازیها در مورد کارهای این جادوگران نیز بیشتر و بیشتر میشد. بد نیست گفته شود که در همان زمان، بیش از 300 نفر که مظنون به جادوگری بودند، به مرگ محکوم شدند. عدهای را گردن زدند و شماری را نیز در آتش انداختند.
برای مردم روز چهارشنبهای که جادوگران به محل جشن، میرفتند تاشیطان را ملاقات کنند و به شادمانی بگذرانند، لحظات خطرناکی به شمار میآمد. به باور مردم، آنها میتوانستند هرگونه آسیبی را به رهگذران و مسافران وارد آورند. مردم همیشه گوش به زنگ بودند که خود را از آسیب آنها در امان بدارند. به این منظور بر روی همهی درها و وسایل خود، علامت صلیب را میچسباندند یا نقاشی میکردند و مهمتر از همه آنکه وسایل ضروری خود را در کنار تخت خویش قرار میدادند.
منبع :در سایه روشن کلام
اندیشهی پویا و زندگی بخش در این موضوع آن است که شکل بیرونی تخممرغ، ظاهری سرد و بیجان دارد اما همین ظاهر بیجان، ناگهان ترک برمیدارد، میشکند و موجودی زنده و لطیف و سرشار از زندگی، از درون پوستهی آن بیرون میآید. خود این مسئله و شباهت فراوان آن به آنچه که در عید «پاک» روی میدهد، یعنی پیروزی زندگی بر مرگ، ظهور عیسی مسیح و زندگی دوبارهی طبیعت با آغاز فصل بهار و گرما، پیوند محکمی را با فلسفهی وجودی تخممرغ و استفاده از آن ایجاد میکند.
علاوه بر آن، تخممرغ بازی در شکلهای گوناگون آن، از بازیهای رایج در دوران عید «پاک» بوده و هست. همچنین تخممرغ بازی در روز سیزده نوروز، این شباهتها را در برگزاری آیینهای بهاری در سراسر جهان بیشتر میکند. از غذاهای ویژهی روزهای عید پاک، میتوان از گوشت گوسفند یا برّه، تخممرغ آبپز، ماهی و نیمرو نیز نام برد.
منبع :در سایه روشن کلام
اندیشهی پویا و زندگی بخش در این موضوع آن است که شکل بیرونی تخممرغ، ظاهری سرد و بیجان دارد اما همین ظاهر بیجان، ناگهان ترک برمیدارد، میشکند و موجودی زنده و لطیف و سرشار از زندگی، از درون پوستهی آن بیرون میآید. خود این مسئله و شباهت فراوان آن به آنچه که در عید «پاک» روی میدهد، یعنی پیروزی زندگی بر مرگ، ظهور عیسی مسیح و زندگی دوبارهی طبیعت با آغاز فصل بهار و گرما، پیوند محکمی را با فلسفهی وجودی تخممرغ و استفاده از آن ایجاد میکند.
علاوه بر آن، تخممرغ بازی در شکلهای گوناگون آن، از بازیهای رایج در دوران عید «پاک» بوده و هست. همچنین تخممرغ بازی در روز سیزده نوروز، این شباهتها را در برگزاری آیینهای بهاری در سراسر جهان بیشتر میکند. از غذاهای ویژهی روزهای عید پاک، میتوان از گوشت گوسفند یا برّه، تخممرغ آبپز، ماهی و نیمرو نیز نام برد.
منبع :در سایه روشن کلام