آداب و رسوم و پیشینه ی چهارشنبه سوری در ایران قدیم و شهرهای آن
چهارشنبه سوری که جشن وداع با سال گذشته است از مراسمات نوروزی در ایران می باشد که هر استان این مراسم را با آیین های خاص و محلی خود برگزار می کند.

نزدیک چهارشنبه‌سوری می‌شویم. شب سه‌شنبه آخر سال که سعی می‌کنیم هر چه سریع‌تر به خانه برسانیم تا هدف تیروترقه‌ها و بمب‌های خانمان‌برانداز عده‌ای، قرار نگیریم! این تصوّر نسل ما از چهارشنبه‌سوری و مراسمش است. شبی دلهره‌آور با صدا‌های مهیب. امّا سراغ کتاب‌ها یا صندوقچه خاطرات بزرگتر‌ها که می‌رویم، روی دیگری از چهارشنبه‌سوری به نمایان می‌شود. شبی پررنگ و نور با گرمای جمع خانواده و دوستان.

به همین منظور، از تیروترقه‌های زائد می‌گذریم و در این مطلب، نگاهی به چهارشنبه‌سوری در گذشته‌ها و بین اقوام مختلف ایرانی‌ها می‌اندازیم.

آداب و رسوم چهارشنبه سوری زیبا در گیلان اصیل/ مردم مواظب خشونت پراکنی باشند

جشن بزرگی که از آن به عنوان اولین جشن سال نو یاد میشود چهارشنبه سوری نام دارد جشنی که نماد وداع با سال گذشته و رنج ها و مشقت هایش است و همچنین امید به خیر و خوشی و برکت سال جدید. چند صد سال است که چهارشنبه سوری در هر شهر با اجرای آداب و رسومی خاص برگزار می شود رسم هایی که هر کدام روایت گر باوری کهن می باشد.

آدابی همچون شال اندازی، فالگوش نشینی، کوزه شکنی و بخت گشایی که در هر کدام از شهر های این مرزو بوم به نحوی خاص بجا آورده می شود. روایت های مختلفی در باب چهارشنبه سوری وجود دارد، بعضی ها این جشن را به گذر سیاوش از آتش نسبت می دهند که برای ثابت کردن بی گناهی اش بود.بعد ها این آیین گذر از آتش تبدیل به جشن و پریدن از آتش شد.

 

آداب و رسوم جشن چهارشنبه سوری

گفتیم آداب و آیین ویژه‌ای در آخرین چهارشنبه سال برگزار می‌شد و خانواده را دور هم جمع می‌کرد. میان این آداب و رسوم، بعضی کار‌ها در بیشتر نقاط ایران عمومیت داشت و معمولا همه انجام می‌دادند و بعضی کار‌ها هم با توجه به فرهنگ مردم آن منطقه و داستان‌ها و روایاتی که از پس این شب وجود داشت، رسوم مخصوص به خودشان را داشتند. در این مطلب به آن رسومی که میان همه مردم ایران رایج بود می‌پردازیم.

بوته افروزی

هر خانواده روی پشت‌بام یا فضای باز خانه خود، کپه‌های خاروخاشاک را در پنج یا هفت کپه آماده می‌کرد و با تاریک شدن هوا که همگی دور هم جمع می‌شدند، این کپه‌ها را آتش می‌زدند و از روی آن می‌پریدند. جالب است بدانید پریدن از روی آتش که تقریبا همه جای ایران متداول است، تعبیرش داستان اساطیری سیاوش است که از آتش گذر می‌کند و به خاطر پاک بودنش، سالم می‌ماند. در واقع این اعتقاد وجود داشته که با گذر از آتش، بیماری‌ها از فرد دور می‌شود. از این جهت، هنگام پریدن از روی آتش می‌خواندند:

«زردی من از تو، سرخی تو از من».

امّا ماجرا به همین پریدن ختم نمی‌شود. بوته‌های سوخته و خاکستر شده را کسی با خاک‌اندازی جمع می‌کند و سر چهارراه می‌ریزد. فردی که خاکستر را برده، وقتی برمی‌گردد، در خانه را محکم می‌کوبد و این مکالمه بین او و افراد داخل خانه شکل می‌گیرد:

_ که هستی؟

_ منم

_ از کجا آمده‌ای؟

_ عروسی

_ چه آورده‌ای؟

_تندرستی

در را برایش باز می‌کنند تا تندرستی را برای یک سال پیش رو، به درون خانه بیاورد.

فالگوش نشینی

آداب و رسوم چهارشنبه سوری در ایران

آسمان که تاریک می‌شد و شناسایی آدم‌ها سخت، آن‌هایی که دلشان می‌خواست بختشان باز شود یا به زیارت بروند یا نیّت‌های دیگر داشتند از خانه بیرون می‌رفتند و به حرف‌های رهگذران یا اهالی خانه‌ها گوش می‌کردند؛ اگر اولین چیزی که به گوششان می‌خورد، شاد و خوشایند بود، نیتشان را به خیر فال می‌زدند و اگر سخنان تلخ و ناراحت کننده می‌شنیدند، فالشان را به برآورده نشدن می‌زدند.

قاشق زنی

آداب و رسوم چهارشنبه سوری در ایران

این رسم که امروزه تقریبا فراموش شده، در گذشته یکی از مهمترین رسوم چهارشنبه سوری بوده است. در این رسم دختران و پسران جوان، چادری بر سر خود می‌کشیدند تا شناخته نشوند و به در خانه‌ی دوستان و همسایگان خود می‌رفتند. صاحبخانه با شنیدن صدای قاشق که به کاسه می‌خورد، به در خانه می‌آمد و داخل کاسه آن‌ها آجیل چهارشنبه‌سوری، شیرینی، شکلات، نقل و گا‌ها پول می‌ریخت.

بعضی گفته‌اند سنت قاشق‌زنی از باور زرتشتیان نشات گرفته است، چون در اوستا آمده که پنج روز آخر سال تا روز پنجم فرودین، اورمزد دوزخ را خالی می‌کند و ارواح رها می‌شوند. ارواح نیک در رستاخیز آخر سال به میان زندگان برمی‌گردند و به شکل افرادی که رویشان پوشیده شده، به خانه بازماندگان سر می‌زنند و زندگان برای یادبود و برکت به آنان هدیه‌ای می‌دهند. قاشق زنی در واقع استفاده‌ی ارواح از زبان بدن به جای زبان گفتار است.

کوزه‌شکنی

آداب و رسوم چهارشنبه سوری در ایران

در بیش‌تر شهر‌های ایران پس از پریدن از روی آتش، کوزه‌ها را می‌شکستند. این آیین احتمالا به این دلیل بود که در گذشته مردم اعتقاد داشتند که بدیُمنی به درون کوزه می‌رود و شکستن آن باعث از بین رفتن بدیمنی می‌شود. در مناطق مختلف ایران، تفاوت جزیی در اجرای مراسم وجود داشته است. برای نمونه در تهران داخل کوزه چند سکه هم انداخته می‌شده است. تا همین اواخر مردم تهران در چهارشنبه سوری به نقاره‌خانه می‌رفتند و به همراه نواختن نقاره در ساعتی مشخص، کوزه‌هایشان را به زمین پرت می‌کردند تا همراه با کوزه، قضابلا را از خانه و خانواده‌شان دور می‌کردند.

درمنطقه‌ی خراسان داخل کوزه مقداری زغال، نمک و سکه قرار می‌دادند و بعد از آن هر عضو خانواده با گرداندن کوزه به دور سر خود، هرگونه بدیمنی و اتفاق بد را به کوزه منتقل کرده و در نهایت آن را از بام خانه به کوچه پرتاب می‌کردند. در اراک و آشتیان دانه‌های جو در کوزه می‌گذاشتند.

بعضی معتقدند این سنت، یک اصل بهداشتی داشته است. ظروف سفالین، چون لعاب نداشتند، خیلی زود آلوده می‌شدند و با توجه به اینکه قابل شستن و پاک کردن نبودند، بنابراین باید از بین می‌رفت. ایرانیان قدیم باور داشتند که ظرف سفالین بیش از یک سال نباید در خانه بماند که این موضوع ریشه‌ی اصل بهداشتی داشته که گفتیم. برای همین با پایان سال در شب چهارشنبه سوری، ظروف سفالین در خانه را می‌شکستند. از طرف دیگر با این عمل، کار سفالگران هم رونق می‌گرفت.

داستان کوفه به همینجا ختم نمیشد و گاهی با آن فال هم می‌گرفتند. به این صورت که کوزه دهان گشادی میان خودشان می‌گذاشتند، دختران دم بخت نشانه‌ای درون کوزه می‌انداختند و زنی دیگر چند تکه کاغذ که اشعار حافظ رویش نوشته شده بود داخل کوزه می‌انداخت. بعد دختر نابالغی می‌آمد و یک شعر و یکی از آن نشانه‌ها را از درون کوزه برمی‌داشت و به این شکل، برای خودشان فال را تعبیر می‌کردند.

پختن آش ابودردا

خانواده‌هایی که مریض داشتند، برای درمان بیمارشان در شب چهارشنبه سوری، آش ابودردا یا آش بیمار می‌پختند و مقداری از آن را به بیمارشان می‌دادند، بقیه‌اش هم بین خودشان و فقرا تقسیم می‌کردند. معتقد بودند که با این کار، بیمارشان درمان می‌شود و بیماری از اون دور می‌شود. می‌گویند «آش بیمار» یا «آش امام زین‌العابدین» را با مواد و بُنشن یا پولی که از قاشق‌زنی به دست می‌آوردند، می‌پختند.

شاهنامه‌خوانی

آداب و رسوم چهارشنبه سوری در ایران

شاهنامه خوانی و قصه گویی به دور آتش نیز از جمله دیگر رسومی است که در شب چهارشنبه سوری معمولا توسط بزرگان خانواده انجام میشد. در این میان نیز افرادی که دستی در هنر موسیقی دارند، معمولا با ساز‌های خود اقدام به هنرنمایی کرده و اشعاری نیز در وصف سال جدید و آمدن بهار نیز سروده و خوانده می‌شود. این مورد که در جشن‌های دیگری نیز همچون آیین شب یلدا انجام می‌پذیرد، معمولا جزئی جدایی ناپذیر از مراسم‌های باستانی ایران زمین است.

آجیل مشکل‌گشا

آداب و رسوم چهارشنبه سوری در ایران

در گذشته بعد از پایان مراسم پریدن از آتش، اهل خانه دور هم جمع می‌شدند و آخرین دانه‌های نباتی مانند: تخمه هندوانه، تخمه کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخمه خربزه، گندم و شاهدانه را که از زمستان باقی‌مانده بود، روی آتش بو داده و با نمک تبرک می‌کردند و می‌خوردند. گذشتگان بر این باور بودند که هر کس از این معجون بخورد، نسبت به افراد دیگر مهربان‌تر می‌شود و کینه از وی دور می‌شود.

آن‌هایی هم که نذر کرده بودند، آجیل هفت مغز (پسته، فندق، بادام، توت خشک، خرما، نخودچی و کشمش) که آجیل چهارشنبه سوری نام داشت، از دکانی که رو به قبله بود می‌خریدند و بین خودشان و آشنایان پخش می‌کردند و می‌خوردند.

چهارشنبه سوری در شهرهای مختلف ایران

کشور ایران نیز همچون کشورهای دیگر دارای آداب و رسوم خاصی است که تک به تک آنها ریشه ای کهن در قصه ها دارد که می توان در بطن آنها به چراییشان دست پیدا کرد. یکی از همین آداب و رسوم کهن چهارشنبه سوری نام دارد که هر سال در تمامی شهر های ایران طبق باورهای اهالی آن ها برگزار می شود. چنانچه آشنایی با آیین های خاص چهارشنبه سوری شهر های مختلف ایران برایتان جذابیت دارد در این بخش از فرهنگ و هنر نمناک با ما باشید تا آداب متنوع اقصی نقاط کشور در روز چهارشنبه آخر سال را بیشتر بشناسید.

چهارشنبه سوری در استان سیستان و بلوچستان

اعتقاد مردم سیستان و بلوچستان به این است که در غروب آخرین چهارشنبه سال اقدام به آتش زدن نمد، گونی و پتوی کهنه میکنند تا با این کار نحوست این شب را از بین ببرند.

چهارشنبه سوری

چهارشنبه سوری در تهران

در تهران قدیم اقدام به جمع کردن بوته های خشک از بیابان های اطراف میکردند و با شتر به شهر وارد می کردند و در محله های مختلف می گرداندند و سپس بعد از غروب خورشید شروع به آتش زدن همان بوته های خشک شده و یا اسباب اثاثیه ها و تخته پاره ها می کردند.آتش را که روشن می کردند همه باید از روی آن پریده و این جمله را تکرار می کردند:" سرخی تو از من، زردی من از تو"

اما نکته جالبی که وجود داشت این بود که هیچ خبری از نارنجک ها و بمب های دست ساز نوجوانان امروزی که صدای انفجارشان شیشه های ساختمان ها را به لرزه می اندازد نبود جز فشفشه و هفت ترقه.

چهارشنبه سوری در تبریز

جوانان تبریزی صبح روز چهارشنبه قبل از طلوع آفتاب به کوچه رفته و به تعداد ٧ بار از روی جوی آب پریده و در همان حین ترانه " آتیل ماتیل چهارشنبه ، آینا تکین بختیم آچیل چهارشنبه" را میخواندند که معادل فارسی آن همان " زردی من از تو و سرخی تو از من" می باشد.تبریزی ها در این روز از پشت بام خانه شان اقدام به پاشیدن آب و گلاب بر سر و روی عابران میکردند و معتقد بودند این کار سعادتمندی به دنبال دارد.

گلاب و آب

از دیگر اقداماتی که مردم تبریز انجام میدادند این بود که عصر روز سه شنبه به همراه اعضای خانواده شان به بازار رفته و خریدهایی از جمله خرید آجیل، میوه خشک، شیرینی میکردند و همچنین برای تازه عروس ها توسط پدر و مادرهایشان هدیه هایی مثل پارچه، پیراهن برای داماد به عنوان "چهارشنبه لیق" برده میشد.امروزه مردم تبریز به رسم آیین کهن همچنان بعضی از رسم و رسومات را بجا می آورند اما بعضی دیگر نیز به دست فراموشی سپرده شده است.

چهارشنبه سوری در استان خراسان

مشهدی ها در چهارشنبه سوری پس از جمع کردن هیزم و تخته پاره ها نزدیک به غروب آفتاب که می شود در کوچه ها و حیاطشان هفت بوته آتش درست کرده و پیر و جوان از روی آن میپرند و بعد از اینکه آتش به طور کامل سوخت خاکستر آن را سر راه میریزند تا باد آن را با خود ببرد.در مشهد نیز رسم کوزه شکنی برگزار می شود و مردم اقدام به بردن کوزه های جرم گرفته و ظرف های کهنه به پشت بام می کنند.آنها داخل کوزه های قدیمی مقداری نمک که نشانه شور بختی می باشد و مقداری ذغال که نشانه سیاه بختی است و همچنین یک سکه کم ارزش انداخته و سپس همه افراد خانه آن را به دور سر خود چرخانده و آخرین نفری که کوزه را دور سرش میچرخاند آن را از پشت بام به کوچه پرت می کند تا بلا از آن خانه دور شود.

کوزه شکنی

چهارشنبه سوری در استان کردستان

مردم شریف کردستان بالاخص روستاییان به صورت دسته جمعی به کنار چشمه سارها و صحرا رفته و پس از برگزاری جشن و سرور و پایکوبی به هنگام بازگشت به خانه هر کسی اقدام به جمع آوری سنگریزه کرده و بدون آنکه به پشت سرش نگاه کند سنگریزه ها را یکی یکی از روی شانه به عقب پرتاب کرده و این چنین آفت و بلا را از خود دور میساختند.

و یکی دیگر از مراسم های آنها شال اندازی است که تعدادی از جوانان پشت در و پنجره و پشت بام همسایه های ثروتمند خود رفته و با خواندن ترانه و سرود از دریچه ای شالی آویزان کرده و از اهل خانه هدیه ای درخواست میکنند و آنها نیز معمولا هدایایی همچون شاخه نبات ، کله قند، سکه،جوراب،تخم مرغ به آن شال میبندند.

چهارشنبه سوری در لرستان

در شب چهارشنبه سوری اهالی خرم آباد اقدام به تقسیم کردن هیزم ها به هفت قسمت می کنند و در فاصله های معینی از هم چیده و در یک ردیف قرار می دهند سپس با همان هیزم ها آتش درست میکنند.

چهارشنبه سوری در مرکزی

در این استان جدا از آتش روشن کردن برای آمرزیده شدن رفتگان خود مقداری شکر پنیر، خرما تهیه کرده و همچنین حلوا درست میکنند و در بین همسایگان و عابران پخش میکنند و هر رهگذری موظف است قبل از خوردن حمد و سوره ای برای آمرزش اموات خیرات کننده قرائت کند.

حلوا

چهارشنبه سوری در فارس

شب چهارشنبه سوری برای باز شدن بخت دختران در شیراز به سعدیه و از آب استخر سعدیه بر سر و روی دختر ها می پاشند و همچنین زن ها نیز با پاشیدن این آب به روی همدیگر به این باور رسیده اند که محبتشان در دل همسرشان چندین برابر می شود .در این شب زیر منبر مسحد جامع دعاهایی برای برآورده شدن حاجت ها توسط زن ها خوانده می شود و سپس بعد از دعا خواندن شروع به پختن آش و حلوا می کنند.

چهارشنبه سوری در مازندران

کشتی گرفتن و دود کردن اسپند یکی از آیین های مرسوم در روستاهای مازندران در شب چهارشنبه سوری می باشد و علاوه بر آن پختن آش جذابیت دیگری برای آن ها دارد که " هفت ترشی" یکی از بهترین آش هایی است که از هفت نوع حبوبات و هفت نوع ترشی و سبزی درست می شود.

چهارشنبه سوری در گیلان

در گیلان نیز همچون شهرهای دیگر کشور با رسوم خاصی به استقبال چهارشنبه سوری می روند. اهالی گیلان در این روز اقدام به خرید شمع، گلاب و کندر و اسپند میکنند چرا که از آیین های مرسوم و رایج گیلانی ها شمع و اسپند و کندر روشن کردن و زدن گلاب به سر و صورت خود است.

یکی از باورهای رایجی که در بین گیلانی ها نهادینه شده است این است که صبح روز چهارشنبه آخر سال خاکستر آتش افروزی های شب قبل را به پای درختان ریخته تا شاهد باروری آنها شوند و هر شخصی که قصد زیارت کردن داشته باشد صبح زود از خانه بیرون می آید.در این شهر هم مانند شهرهای دیگر رسم کوزه شکنی برای دفع رنج و بلا عمومیت دارد.

از دیگر رسم های جالب این شهر بیرون کردن دختران دم بخت با جارو است با این امید که سال آینده بختشان باز شود.

آداب و رسوم چهارشنبه سوری خراسان رضوی

چهارشنبه سوری در یزد

در یزد نیز آیین ها و رسم های جالبی بجا آورده می شود ساکنان یزد در این روز اقدام به جمع آوری هیزم کرده و در یک محیط باز آن ها را آتش می زنند و بعد از روشن کردن آتش شعر «سرخی تو به رویم، زردیت به جون دشمنونم» را زمزمه می کنند و بر این باورند که تمام ناخوشی ها را با این کار از خود دور کرده و به سمت تندرستی و سلامتی حرکت میکنند.جالب است بدانید یزدی ها نیز خاکستر آتش را دور نریخته و طی مراسمی به نام «کلوخک» اقدام به پختن سیب زمینی های کوچک زیر آن خاکستر کرده و با خوشی و خواندن ترانه سیب زمینی هایی که داخل خاکستر پخته شده اند را می خوردند هر چند این مراسم امروزه کمتر اجرا می شود.

چهارشنبه سوری در زنجان

زنجان یکی دیگر از شهر های سنت پذیر ایران است که همچون دیگر شهرها مراسم هایی از جمله کوزه شکنی، آتش افروزی و فالگوش ایستادن را یکی پس از دیگری اجرا می کنند.اختصاصی ترین رسوم آنها متعلق به کوزه شکستن می باشد که در آن مردم داخل کوزه آب و سکه ای می اندازند و از پشت بام به زمین می اندازند. زنجانی ها دختران خود را به آب انبار برده و بر لباس های آنها هفت گره می زدند و باید همین هفت گره توسط پسر های نابالغ باز می شد.

از دیگر رسم های جالب زنجانی ها این بود که طنابی را از داخل روزنه های اجاق های خانگی یا بخاری ها وارد اتاق کرده و چیزی را درخواست می کردند و صاحب اتاق موظف بود تا به محض دیدن طناب هر آنچه دم دست خود دارد را به آن طناب ببندد پس از اینکار طناب که بالا کشیده میشد طبق چیزی که به طناب بسته میشد اقدام به فال بد و خوب می گرفتند .به عنوان مثال چنانچه جاروبی در طناب ملاحظه میشد فال بد میزدند و می گفتند خانه خراب می شویم اما اگر تکه نانی در طناب بسته میشد آن را به فال نیک می گرفتند و میگفتند روزی زیاد می شود و با بستن شیرینی به طناب نماد شیرین کامی را احساس میکردند.

فالگوش ایستادن

چهارشنبه سوری در ارومیه

در شهر ارومیه شب چهارشنبه سوری را با یک آداب خاصی برگزار می کند آنها به پشت بام خانه خود می روند کجاوه ای را تزیین کرده و روی آن شال کشمیری کشیده با استفاده از یک طناب از پشت بام به سطح خانه ها فرود می آورند و زمزمه می کنند که:«بکش که حق مرادت را بدهد» هر کسی که در خانه حضور دارد موظف است که داخل آن کجاوه آجیل شور ، شیرینی میوه خشک بریزد و بعد از اینکه داخل آن چیزی ریختند آنرا با طناب به بالا کشیده و نوبت به خانه دیگری می رسد. به ویژه تازه داماد هایی که زن گرفتند و هنوز عروسی نکرده اند مکلف هستند که این کجاوه را به پشت بام خانه عروس برده و چنانچه نتوانستند به پشت بام بروند می توانند در پشت در پنهان شده به طوری که کسی او را نبیند کجاوه را در اتاق انداخته و درخواست چیزی بکنند.

منبع : بخش اطلاعات عمومی آکاایران
برچسب :