
با زبان بدن همه را جذب خودتان کنید
یک مغز با نبوغ بالای گفتاری و یک قلم قدرتمند، برندهتر از تیغ شمشیر هستند. هوشگفتاری همان نبوغ کلام است و منظور از آن، توانایی شعبدهبازی با حروف و واژگان است. بنابراین ضریب هوشگفتاری افراد با گستره دایره لغات ایشان اندازهگیری میشود.
آنگونه که روانشناسان عصر حاضر اثبات کردهاند، ارتباطی مستقیم میان شیوه بکارگیری کلمات و گسترهی دایره واژگان افراد، با موفقیت آنها وجود دارد. لذا کلمات نقشی تعیینکننده در توفیق اجتماعی افراد ایفا میکنند.
افراد دارای هوشگفتاری بالا، تخیلی آشوبگر و سرشار از ایده دارند. ضمن آنکه نیازهای مغز خود را میشناسند و قادرند تا با گسترش مستمر دایره لغات خویش از جسم خود نیز در جهت برقراری ارتباطات مؤثر استفاده کنند. این افراد، قدرت کلام بالایی در درک مطالب داشته و با قدرت و شیوایی بیان خود، ذهن و قلب مخاطبانشان را افسون میکنند. افزون بر این، آنکه در زندگی حرفهای نیز، هر شغلی واژگان و اصطلاحات مختص به خود را دارا است. بنابراین نوابغ سخن، در حرفه خود نیز موفقترند. راهکارهای بسیاری برای افزایش هوشبهرگفتاری وجود دارد. حل جدول واژگان و معماها و نیز مشارکت در بازیهای ذهنی،گوشدادن و یادگرفتن واژگان غیرمعمول و جدید در مکالمات روزمره و نیز تبدیلشدن به شنوندهای ماهر، استفاده از قدرت بینایی و دنبال کردن واژگان جدید، ترسیم نقشه ذهن (که یادداشتی با این عنوان را قبلاً از طریق همین سایت خواندیم)، سرمایهگذاری روی یک فرهنگ واژگان پربار و اختصاص زمان به مطالعه آن، استفاده از بازی به عنوان یک ابزار آموزشی در جهت یادگیری واژگان و افزایش نبوغ کلامی و آشنایی با کارکرد نورونهای آیینهای از جمله این راهکارها است.
• زبان بدن و نقش آن در تقویت نبوغ گفتاری
تقویت زبان بدن دیگر عامل مؤثر در شکوفایی نبوغ گفتاری است. همانگونه که شکسپیر نمایشنامه نویس شهیر در درام هملت میگوید:" باید اجازه داد که بینش و بصیرت آدمی چراغ راه او باشد." پس باید عمل را با واژه و واژه را با عملسازگار کرد. روشن است که جسم و اندام ما بخش اعظمی از نبوغ کلامیمان را شکل میدهد. بنابراین نمیتوان زبان بدن را از هوش کلامی مجزا دانست. از اینرو باید هماهنگی و انطباق کاملی میان حجم کلمات، نیروی صدا و لحن کلام و نیز حرکات اندام بدن موجود باشد تا هوشگفتاری بالایی داشته باشیم. پس نباید به هیچوجه صدای سکوت را دستکم بگیریم. اندام ما تصویری است که ما از خود داریم. بنابراین هر چه ما تصویری دقیقتر از خود داشته باشیم، احساس سایرین نیز این خواهد بود که گفتههای ما سنجیدهتر و هوشمندانهتر است. بنابراین صدای اندام ابزاری است که اسلکت کلمات را وزن و معنا میبخشد. زبان بدن، زبانی جهان است بهگونهای که تمام مردم از هر ملیتی و با هر زبانی هنگامی که نمیتوانند با زبان خود حرف بزنند، با ایما و اشاره و با دستان خود صحبت میکنند. بنابراین صدای خود و مهارتتان در سخنوری را به کمک ضبط صوت و یا دستگاههای دیگر مطالعه کنید، چرا را میتوانید از طریق تمرین مقابل آیینه تقویت کنید. صدای شما یکی از ابزارهای مهم هوش کلامیتان است. بهعلاوه مهارتتان در زبان بدن
اما چه روشهای دیگری برای تقویت نبوغ گفتار وجود دارد؟
در ادامه با تعدادی از روشهای تقویت هوشگفتاری آشنا میشویم.
1. کلمات بیشتری یاد بگیریم
یکی از متداولترین روشهای تفکر، تفکر شفاهی یا کلامی است. هر چند که هوش چندگانه شامل طیفی از انواع هوش، از هوش ریاضیاتی و موسیقیایی گرفته، تا هوش فضایی، هیجانی وکلامی است؛ اما شاید بیشترین وابستگی روزمره ما به هوش کلامیمان باشد. چرا که ما تمایل داریم تا با کلمات فکر کنیم و خود را با کلمات ابراز کنیم. بنابراین باید درک خود را از زبان، به کمک گسترش دایره لغات خود، تقویت کنیم. یک فرهنگ لغات روان و ساده یکی از الزامات میزهای کار باشد. از فرهنگ لغات فارسی و یا حتی دیگر زبانها میتوان در راستای یادگیری معانی جدید و نیز مشتقات لغات مختلف بهره برد و بهعلاوه تلفظ صحیح واژگان را آموخت. چرا که ادای درست کلمات، نشان از هوش بالای کلامی است.
2. بازی کنیم
بازی روشی مهیج برای تعامل با دنیای بیرون و از قویترین ابزارهای یادگیری است که میتوان به مدد آن، واژگان بسیاری آموخت. به عنوان مثال، شکسپیر یکی از کسانی بود که به کمک بازی با کلمات، واژگان بسیاری را تولید و به فرهنگ لغات افزود. مقابل آیینهای تخت بایستید و با خود صحبت کنید، شاید به نظر جنونآمیز باشد، اما میتوان به کمک این روش از تمام ضعفها و نقاط قوت خود تصویربرداری کرد.
ناپلئون بناپارت میگوید که" باید با قدرت واژگان بر مردم حکمرانی کرد." این جمله نشانگر قدرت فراوان کلمات و اثرگذاری آنها بر مغز انسانها است. زبان را زره مغز میدانند، بنابراین این زره را بر تن کنیم و وارد زمین بازی شویم. بازی زبان و پرورش نبوغ گفتار، بازی پیچیدهای است. بنابراین تلاش کنیم تا با تمرین بیشتر از هر اشتباه پلهای برای تلاش بعدی و دستیابی به موفقیت بسازیم.
3. الگوبرداری آگاهانه کنیم
نوازد یک انسان با رصد دقیق محیط پیرامون خود، میکوشد تا از رفتار همنوعان خود تقلید کند تا راه رسم بقا و کسب قدرت سازگاری را بیاموزد. بنابراین برای تبدیلشدن به بهترینها، میتوانیم از متخصصانی که در حرفه ما مشغول به کار هستند و گفتاری دلنشین وگیرا دارند الگوبرداری کنیم. بهعلاوه میتوان با مشاهده و زیر نظرگرفتن واژگان مورد استفاده بازیگران، مجریان، معلمین و دیگر سخنوران، این کلمات خاص را به دایره واژگان خود افزود، پرورش نبوغ گفتاری درگرو آن است که واژگان ناشناخته و کلماتی که معنای آن را نمیدانیم را دنبال کنیم. عشق به غلبه بر نادانستهها و تعهد به یادگیری مستمر از جمله ویژگیهای سخنوران توانمند است.
بهعلاوه باید با واژهها و به ویژه کلمات سختتر، فلسفی، علمی و سرد ارتباط نزدیکتری برقرار و این کلمات را با توجه به رویکرد خود متناسبسازی کنیم. نوابغ سخن، شکارچیان واژه بوده و مدام در جستوجوی کلمات جدید هستند. یک دفترچه برای ثبت کلمات جدید داشته باشیم که در آن میتوانیم خلاصهای از داستانهای خواندنی، اشعار زیبا، حرفهای حکیمانه و پندآموز، کلمات فنی و تخصصی و انواع واژگانی که در طول روز با آنها برخورد میکنیم را یادداشت کنیم.
و اما در ادامه دربارهی عادتهایی صحبت خواهیم کرد که اغلب ما آنها را داریم، اما در علم زبان بدن اشتباه محسوب میشوند. کنار گذاشتن این عادتها میتواند تأثیر مثبتی بر زندگی ما داشته باشد.
این حرکات اشتباه در زبان بدن دیگران را از شما فراری میدهد!
ما همیشه متوجه نیستیم وقتهایی که در کنار دیگران هستیم با پاها، دستها یا حالت صورت خود چه میکنیم. شاید حتی به ذهن مان خطور نکند که این چیزها هم مهم هستند. اما زبان بدن ما میتواند واقعاً چیزهای زیادی دربارهی شخصیت و احساسات ما بیان کند. زبان بدن ما میتواند کمک کند ذهنیت خوبی از خود در دیگران بسازیم و به هدف مان، چه گرفتن یک شغل، چه برقراری دوستی با دیگران و چه هر کار دیگری باشد برسیم، یا برعکس، ممکن است کاری کند که دیگران از ما دوری کنند. درادامه با حرکاتی از زبان بدن آشنایتان می کنیم که دیگران را از شما فراری می دهد!
۱- قوز میکنید
حالت بدن تان میتواند نکات زیادی را دربارهی اعتماد به نفس شما آشکار کند. اگر قوز میکنید، این مسأله نشان میدهد که شما احساس ناامنی روانی میکنید. اگر حالت بدن تان را اصلاح نکنید، ممکن است قوز کردن برایتان عادت شود و حتی زمانهایی که احساس ناخوشایندی ندارید هم این کار را انجام دهید. دیگران این مسأله را نشانهی پایین بودن اعتماد به نفس شما تلقی خواهند کرد.
۲- دست به سینه میشوید یا پا روی پا میاندازید
بسیاری از ما هنگام نشستن دست به سینه میشویم یا یک پایمان را روی دیگری میاندازیم. اگر در این وضعیت در حال صحبت با کسی باشید، ممکن است طرف مقابل تان فکر کند که شما حالت تدافعی دارید. این مسأله میتواند این پیام را برای شخص مقابل داشته باشد که شما مایل به تعامل با او یا شنیدن حرف هایش نیستید، یا اینکه در کنار او احساس راحتی نمیکنید. اما اگر دستها و پاهایتان را باز نگه دارید، قابل اعتمادتر به نظر خواهید رسید.
۳- مرتب با چیزی ور میروید
چه عادت همیشگی تان باشد و چه کاری که فقط وقت اضطراب برای آرام کردن خودتان انجامش میدهید، باید سعی کنید دست از دائم ور رفتن با چیزی بردارید. اگر در حین یک مکالمه یا جلسهی مهم، دائم موهایتان را دور انگشت تان بپیچید، حلقهی ازدواج تان را بچرخانید، با انگشتان دست یا پایتان به جایی ضربه بزنید، یا ساعت تان را چک کنید، ممکن است اینطور به نظر برسد که حوصله تان سر رفته و ترجیح میدهید آنجا نباشید.
۴- به گردن تان دست میکشید
شاید برای کم کردن اضطراب تان باشد که به گردن تان دست میکشید یا شاید هم فقط برای کم کردن درد گردن تان، حتی اگر چیزی نباشد که شما را نگران کند. در هر صورت، باید از کاری که با دست هایتان میکنید آگاه باشید و سعی کنید تا حد ممکن از انجام این حرکت خودداری کنید. در غیر اینصورت، این حرکت میتواند نشان دهندهی اضطراب و راحت نبودن شما با دیگران باشد.
۵- ناخن تان را میجوید
عادت دیگری که مضطرب بودن شما را به دیگران نشان میدهد، جویدن ناخن است. این کار شاید به کم شدن اضطراب تان کمک کند، اما احساس شما را هم برملا میکند. به علاوه، این کار میتواند حواس کسی را که با او در حال صحبت هستید پرت کند و حتی ممکن است برای شخص مقابل مشمئز کننده باشد. جدا از این ها، این کار به ناخنهای شما صدمه میزند و از آنجایی که دیگران شما را بر اساس ظاهرتان قضاوت میکنند، ممکن است با این کار ذهنیت بدی از خودتان در دیگران ایجاد کنید.
۶- در تماس چشمی افراط یا تفریط میکنید
پرهیز از تماس چشمی میتواند نشانهی آن باشد که اعتماد به نفس پایینی دارید یا از شخص مقابل خوش تان نمیآید و حتی ممکن است با این کار غیر قابل اعتماد به نظر برسید. از طرفی دیگر، مسقیم و با جدیت خیره شدن در چشمان طرف مقابل میتواند از شما فردی پرخاشگر در ذهن دیگران بسازد و باعث شود آنها در کنار شما معذب باشند. به جای این کار، نگاههایی منقطع، اما طولانی به طرف مقابل تان داشته باشید.
۷- به نظر میرسد حواس تان جای دیگری است
دور از ادب است که وقتی با کسی در حال صحبت هستید حواس تان جای دیگری باشد، اما گاهی هم پیش میآید که اصلاً متوجه پرت بودن حواس تان نیستید. یا گرچه حواس تان به شخص مقابل است، اما به جای دیگری نگاه میکنید، در نتیجه ممکن است او فکر کند که شما به حرف هایش گوش نمیدهید. سعی کنید نشان دهید که گوش تان واقعاً با او است. برای این کار به شخصی که در حال صحبت است نگاه کنید یا کاری کنید که برای او روشن شود که به او احترام میگذارید و در مکالمه شرکت دارید.
۸- پشت چشم نازک میکنید
پشت چشم نازک کردن نشانهی روشنی از بی احترامی است. این کار اگر جزئی از یک ارتباط غیر کلامی با یکی از دوستان تان برای نشان دادن بی حوصلگی تان یا آزاردهنده بودن چیزی برایتان باشد، میتواند تا حدودی بی ضرر باشد. اما اگر این حرکت واکنش شما به حرفهای همکار یا رئیس تان یا یک شخص کاملاً غریبه باشد، ممکن است حالت صورت تان برای آنها زننده یا توهین آمیز باشد.
۹- فراموش میکنید لبخند بزنید
ما اغلب، به ویژه در موقعیتهای رسمی، فراموش میکنیم که لبخند بزنیم. اما لبخند زدن روش بسیار خوبی است تا نشان دهید از اعتماد به نفس برخوردارید و از ارتباط با دیگران استقبال میکنید. این کار میتواند باعث شود دیگران هم جواب لبخند شما را با لبخند دهند و در مجموع احساس مثبت و راحتی نسبت به شما داشته باشند. با این حال، نباید زورکی بخندید، چون این ریسک وجود دارد که ریاکار و غیر قابل اعتماد به نظر برسید.
۱۰- بیش از حد خشک و ساکت هستید
اگر بیش از حد خشک و ساکت باشید ممکن است اینطور به نظر برسد که علاقهای به صحبت با شخص مقابل و شنیدن حرفهای او ندارید. خشک بودن شما میتواند دیگران را معذب هم بکند. سعی کنید با حالت صورت تان از خود اشتیاقی واقعی نشان دهید و بدون اینکه خیلی معلوم باشد، حرکات بدنی شخص مقابل را تقلید کنید. این کار میتواند کمک کند ذهنیت مثبت تری از خود در دیگران بسازید.